کد مطلب:300670 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:130

تلقی او از خوشبختی


او از خوشبختی و سعادت، دریافتی همانند دریافت دیگران ندارد. خوشبختی را در زندگی عروسكی، در لوكس، در تجمل، در فراهم بودن همه امكانات مادی، در زیبایی، در آرایش و... نمی داند. زیرا این مسائل نمی توانند دردی را از انسان درمان كنند و زمینه ای را برای آسایش و آرامش درون فراهم نمایند.

اینها همه امواجند و عوارض، در سایه ی گذشت زمان، تحریكات،


تحولات از میان می روند و آدمی را به حسرتی جانسوز دچار می سازند. عشق و دلبستگی به این امور خطاست. زیرا ما را در كام خود فرومی برد، وادار به فراموشی مان از خود و سرنوشت مان می سازد.

احساس خوشبختی در سایه پول و مال و مقام یك فریب است، یك توطئه است، توطئه ای برای زوال شخصیت ما، فریبی برای غافل داشتن ما از مراحل رشد و كمالی كه در انتظارمان است. پس باید دید دیگری از خوشبختی داشت. فاطمه علیهاالسلام خوشبختی را در لحظات و حالات موقت یا دائمی می داند كه در آن آدمی خود را در مسیر رضای خدا، در طریق هدف ببیند؛ در حالتی باشد كه خشنودی خدا را در پی دارد؛ در جریان سنت الهی باشد؛ حكمی از خدا را اجرا كند، دستوری از او را به مرحله عمل درآورد.

خوشبختی، در آزادی از همه قید و بندهایی است كه ما را اسیر خود می سازند؛ فكر و عمل ما را متوجه خود می نمایند نه عیش و كامرانی. فاطمه علیهاالسلام زیرك تر از آن است كه محدوده عمر خود را برای خوشبخت شدن به مفهومی كه مردم از آن تلقی و برداشت دارند صرف كند. و او عاقلتر از این است كه برای لذت بردن و كامروایی كردن، عمر خویش را بر باد دهد.

خوشبختانه علی علیه السلام، همسر او هم كسی نیست كه فاطمه علیهاالسلام را بدان مفهوم كه ما از آن تلقی داریم خوشبخت نماید. زیرا برای مسؤولیت زندگی خود ارزش و اعتبار بیشتری قائل است.